روایت فتح |
نمی دانم چه خبر شده، واقعا اوضاع عجیب است از روز ی که آقا را دیدم که در کنفرانس بیداری اسلامی مانند پیامبر ی با قلبها سخن می گوید احساس کردم هر چه که تا به حال در حد دعا بود حالا جدی شده،وقتی دیروز دوباره او را دیدم که این بار برای گرفتن حق فلسطینیان (حق اسلام)مقتدرانه می گوید: همه فلسطین برای همه فلسطینیان ،با خودم گفتم کجایی؟ببین در اطرافت چه خبر است ؟در لندن اندیشمندان مذاهب اسلامی نماز وحدت می خوانند ،مصریها و تونسی ها و مجاهدان لیبیایی این بار دیگر رگ عربی شان گل نکرده فریادهای الله اکبرشان نشانی از اسلام است. وآن طرف در اقتصاد بیمار غرب حالا با جنبش تسخیر والستریت که الگو برداری از مردم مصر کرده اند و مردم 60 شهر آمریکا از آنها حمایت کرده اند دیگر کمر راست نخواهد کرد، و حرف اوباما که رژیم غاصب را خط قرمز دولتش خوانده. وقتی همه اینها را کنار هم می گذارم یادم می آید که در آخرالزمان اسلام با تمام قدرت در برابر تمام کفر قرار خواهد گرفت . حالا تو بگو ما کجای تاریخ ایستاده ایم ؟ آیا سحر نزدیک است ؟ [ 12 / 7برچسب:دنیا, ] [ 8 PM ] [ ایوب ]
[
بحرین نامی که این روزها سختی تورم و کمبود بنزین و سخنرانی دکتر و مشایی و همه و همه را از ذهنم بیرون کرده است. خدایا با تو سخن می گویم چراکه نا امیدم از همه دموکراسی ها و حقوق بِشّرها ،از همه کافران مسلمان و مسلمانان کافر. خدایا کجاست آنکه باید بیاید ؟آیا هنوز وقتش نرسیده ؟چرا هیچ کس کاری نمی کند؟کجایند مردان بی ادعا؟ چرا ندای "خیبر خیبر یا صیهون جیش محمد(ص)قادمون"نمی آید؟ ادامه مطلب این روزها هر گاه چشمم به تلویزیون گوشه خانه می افتد عصبانی و ناراحت می شوم ،رسانه ملی که به خانه ای قدیمی که تار عنکبوت در آن تنیده می ماند تا یک رسانه با محتوا با برنامه های مفید وجذاب. رسانه ملی که معلوم نیست چرا؟ این نام بزرگ را با خود یدک می کشد در حالیکه این روزها به من نه ، به شهر من نه، به کشور من نه، به بزرگترین و قدیمترین محل تمدن بشری و همه مردمان خونگرم و دوست داشتنی اش با پخش فیلمی بی مایه در شب های زوج توهین می کند. رسانه ملی که تمام برنامه هایش در یک تناوب پنج ساله تکرار می شود (البته به جز اخبار )و من نگران از این که این به اصطلاح فیلم هم درون برنامه های این تناوب پنج ساله قرار گیرد. رسانه ملی که یکی از بزرگترین مدعیان جنگ نرم است در حالی که توانایی نگه داشتن مخاطبین خود را هم ندارد و اگر کارهای امثال سلحشور و میر باقری نبود معلوم نبود چه بلایی بر سر این مدعی مبارز طلب می آمد . رسانه ملی که از این همه زیبایی شهر من ،خانه های ویران خشت و گلی متروکه را دیده و شاید سازندگان این فیلم از آنجاییکه اصطلاحا فیلم شان مرتبط با تاریخ است ،وقت نکرده اند سری به موزه شهر من بزنند . ادامه مطلب روش درست زندگی همواره یکی از دغدغه های بشر برای رسیدن به سعادت حقیقی بوده است و هر ملتی به دنبال این روش به راهی رفتند و به نتایج متفاوتی رسیدند.پس می توان گفت که تمدنها و فرهنگهای مختلف بشری بدنبال این روش زندگی بوجود آمد .به این روش زندگی در غرب" ایدئولوژی " و در فرهنگ ما "دین"گفته می شود .از ابتدا که با خودم قرار گذاشتم مطالبی در حوزه دین بنویسم به منابع و افراد زیادی مراجعه کردم زیرا معتقدم که اگر بتوانیم دین اسلام را درست معرفی کنیم از چنان جذابیتی برخوردار است که دیگر نیازی نخواهد بود برای اثبات یک مطلب درست دست به دامن شرق و غرب بشویم {اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست } در نهایت به این آیه از قران راهنمایی شدم :"و لقد کان رسول الله فی اسوه حسنه"- ترجمه : همانا پیامبر برای شما یک الگوی کامل است . در این نوشتار که به صورت زنجیر وار حضورتان ارائه می کنم سعی می شود همراه با بیان مطالبی پیرامون پیامبر اعظم (ص)، در هر جا که لازم بود به بیان معظلات زندگیهایمان و همچنین ارائه راهکارهایی از نگاه دین بپردازم . شناخت پیامبر اعظم(ص) می فرمود:من نزد خداوند ده نام دارم، محمد،محمود ،احمد، ماحی:کسی که کفررا محو می کند، عاقب:آنکه بعد از او پیامبر ی نمی آید، حاشر:آنکه مردم دروز قیامت پیش پایش محشور می شوند،رسول التوبه، رسول المَلاحم:پیامبر نبردهای دشوار، مُقَفّی :گرامی دارنده همه مردم، قَثِّم :کسی که جامع وکامل است ادامه مطلب سه تا لاک پشت با هم رفتن پکنیک ،اونجایی که رفتن دور بود و دوسال طول کشید تا اونجا رسیدن ،وقت ناهارشد و فهمیدن که ای وای نمک یادمون رفته، گفتن چی کارکنیم حالا؟ قرار شد که یکی از اونا بره خونه و نمک بیاره .وقت رفتن اون لاک پشتی که داشت می رفت گفت :من می دونم شما ها تا من برم و برگردم ناهارو خوردین. دو تای دیگه گفتن : این چه حرفیه ما اهل نامردی نیستیم ،اصلا وابدا مطمئن باش تو برو، ما منتظرت می مونیم تا بیای. و اون یکی رفت
یک سال گذشت ............. دوسال گذشت ............... سه سال................... بالاخره پنج سال گذشت ......................... اون دوتایی گفتن:ای بابا اینکه نیومد بیا ناهار بخوریم ،همینکه اومدن شروع کنن به خوردن اون لاک پشت سومی از پشت درخت پرید بیرون گفت :دیدین گفتم شما ناهارو دونفری می خورین
امیدوارم خوشتون اومده باشه
می گن خندوندن مومن ثواب داره !!! تا بعد پدر در بستر بیماری بود کتابی به پسر داد و به او گفت برای پیدا کردن راه و رسم تجارت به این کتاب مراجعه کن.پسر چشمی به پدر گفت و کتاب را گرفت. گذشت و پدر فوت کرد ، پسر به رسم پدر به تجارت پرداخت. بعد از سالها در راه بازگشت از تجارتی که تمام اموال خود را در آن باخته بود به یاد کتاب پدر افتاد. کتاب را باز کرد و نام تمام شهر ها و اشخاصی که در تمام این سالها با آن ها تجارت کرده بود و اموالش را در این تجارت ها باخته بود دید، که پدر او را از این تجارت ها منع کرده بود و افسوس تمام لحظاتی را که این کتاب همراهش بود و او از آن استفاده نکرده بود را میخورد....
[ 27 / 6برچسب:کتاب, ] [ 5 PM ] [ ایوب ]
[
گفت: حاج آقا! من شنیدم اگه شخصی در نماز متوجه بشه که کسی در حال دزدیدن کفشش هست، میتونه نماز را بشکنه و برود کفشش را بگیرد؛
شیخ گفت: درسته آقا.
چه نمازها که خواندیم و حواسمان فقط به کفشهایی بود که او داده بود ...
حسرت بعضی نمازها تا آخر عمر به دل آدم می مونه ... نمازهایی که ...
بگذریم .. این حکایت رو از یه جایی برداشتم که متاسفانه آدرس شو گم کردم با تشکر از اون عزیز |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |